درد و دل

ساخت وبلاگ

عزیزم، نیستی و من دلم گرفته. 

می خوام یکم باهات درد و دل کنم. این روزها حالم خوب نیست. اینکه هستی کنارم اما نیستی و نمی خوای خیلی اذیتم می کنه. فکر اینکه یه روز نباشی همه تنم رو میلرزونه. چقدر به حضورت احتیاج دارم. وقتی ازت دور میشم، یا تو ازم دور میشی، وااای چقدر حالم بد میشه. همه زندگیم شدی. این رو می تونی درک کنی؟ همه فکر و ذکرم شدی، می تونی درک کنی؟ 

می گی دوست نداشته باشم، نمیشه، نمی تونم. هما وجودم پر شده از دوست داشتنت. تو رو خدا یکم درکم کن. تو رو خدا، جان سارا یکم لمس کن این احساس من رو. 

بند بند وجودم پر شده از دوست داشنت. قرار نبود عاشقت بشم، قرار نبود اینقدر دوست داشته باشم، میدونم همه اینا رو میدونم، اما عاشق شدم، به جون عزیزت دست من نبود. تو عاشقم کردی. با خوبیات با مهربونیات، با حضورت، با وجودت. تو من رو عاشق کردی و گناه این عشق تقصیر توست. 

وقتی این حرف ها رو می نویسم، قلبم به تپش میفته. آرزومه که بذاری یکبار فقط یکبار بگم دوست دارم و تو هم بگی که من رو دوست داری. 

عزیزم، مهربونم، همه زندگیم، دوست دارم. با همه وجودم، دوست دارم. 

عاشقانه های بی صدا ...
ما را در سایت عاشقانه های بی صدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 221 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 3:11