سفر دور

ساخت وبلاگ

عزیز دلم
این روزها، روزهای دلشوره و آشوبه. روزهای نگرانی و بلاتکلیفی.
قصد سفر کردی. یه سفر دور و دراز. یه سفر مبهم. 
می خوای ایران و منو ترک کنی. می خوای بری یه راه دور. عزیزدلم، دل سارا برای رفتنی که هنوز معلوم نیست خون شده. 
تو هنوز نرفتی و هنوز معلوم نیست رفتنت اوکی بشه یا نه، اما همین که اسم این سفر اومده و در حال پی گیری هستی دلم منو خون کرده. 
عزیزدلم من اینجا بدون تو طاقت نمیارم. عزیزدلم تنهام نذار. منو با خودت ببر. 
هرجا که میری، هر سختی که پیش رو داری. من درکنارت می مونم. می خوام که بمونم. تو هم بذار همراهت باشم. 
سارا رو اینجا تنها نذار. خدا می دونه که من اینجا تنها بدون تو دق می کنم. 
بذار تو این سفر دور و سخت کنارت باشم. بذار همراهت باشم. 
هنوز تو نرفتی اما رمقی تو تنم نیست. جونی تو تنم نیست. 
عزیزدلم، تو رو قسم به همه خوبیات منو با خودت ببر.تنهام نذار. 

عاشقانه های بی صدا ...
ما را در سایت عاشقانه های بی صدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 186 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 18:50