درد دل

عزیزدلم، امروز می خوام باهات درد دل کنم. این حرفا گله و شکایت نیست، صرفا فقط درد دل هست که باهات در میون میذارم. 

تو این چند روز که ازت دورم و دلتنگ، تو تنهایی خودم خیلی فکر کردم. 

یادته، دو، سه هفته پیش بهم گفتی که " سارا تو عوض شدی، بزرگ شدی". یادت میاد؟ 

راستش خیلی فکر کردم، اما هر چی فکر کردم بیشتر به این نتیجه رسیدم که من تغییر زیادی نکردم. اونیکه تغییر کرده تویی عزیزدلم. 

به قول خودت بزرگ شدی و حالا دیگه سارا رو در حد و اندلزه خودت نمی بینی.

بزرگ شدی و سارا دیگه سایزت نیست. برای همین هم وقتی حرفی می زنم تو ناراحت میشی. می گی با من بد حرف زدی. می گی با من بد برخورد کردی. 

یادت هست اون زمانیکه یک خانمی می آمد خونه ات و کاراتو انجام میداد؟ اون موقع من هنوز پیشت نبودم. وقتایی که میامدم پیشت و کاراتو انجام میدادم بهم می گفتی، اینکارا، کار تو نیست. ما خدمتکار داریم. 

اما حالا من برات حکم همون خدمتکار رو پیدا کردم. 

دایم بهم می گی چرا اینجا نامرتبه؟ چرا اونجا کثیفه؟ چرا، چرا، چرا؟ 

می دونی همه این چراها برای چیه؟ برای اینکه دیگه منو در حدت خودت نمی بینی. 

همه کارای خونه و خرید خونه با منه و حواست نیست سارا زیر این همه بار و فشار داره له میشه. از صبح تا ساعت ۶، ۷ غروب سرکارم. بعد هم میرسم خونه باید شام و ناهار فردا رو درست کنم. سر راه باید خرید کنم و خریدها رو هم جمع و جور کنم. 

وقتی ازت خواهش می کنم که یک نفر بیاد و تو کارای خونه کمکم کنه، ناراحت میشی. 

می بینی عزیزدلم، اونیکه بزرگ شده، اونی که عوض شده تویی. برای همه چیز باهام بحث می کنی و انتظار داری در مقابلت من فقط بگم چشم. چون منو مثل یه خدمتکار می بینی. دیگه مثل قبل منو همراه و همدل و همسفر خودت ننی بینی. 

اونی که تغییر کرده تویی که دلسوزی و کارای منو میذاری به حساب لجبازی. 

من همون سارا هستم. همونقدر معصوم و ساده و بی آلایش. 

دلم پر می زنه برای اون لحضه هایی که ساری صدام میزدی. دلم پر می زنه، برای لحظه هایی که بی هوا بغلم می کردی. دلم پر می زنه برای لحظه هایی که بی هوا می بوسیدیم. 

اما تو بهم گفتی عوض شدم و بزرگ شدم. یه طرفه به قاضی رفتی و محکومم کردی و حکم صادر کردی و از همه محبتات منو محروم کردی. 

عزیزدلم، من همون سارا هستم. یکم تو این تنهایی خودت فکر کن. 

من همون سارا هستم که از دوری و نبودنت بی طاقت میشم. من همون سارا هستم که اگر ناراحت بشی، قلبم به درد میاد. من همون سارا هستم. همون همراه و همسفرت. با من یکمی مهربانتر باش عزیزدلم.