عجیب این کرونا همه چیز رو به هم ریخته. از ۲۰ ام فروردین که اومدم تهران دیگه خونه مامانم نرفتم تا ۹ خرداد که تولد داداش کوچیک بود. رزوهای عجیبی است. هم دلتنگم و هم آرومتر. دلتنگم برای خانواده ام و آرومم برای اینکه محبور نیستم همه تعطیلات رو فقط با اونها باشم و تو اینجا تنها باشی.
اگرچه، اگر همه شما رو با هم داشتم بی نهایت خوشحال تر بودم.
یعنی میشه من اون روز رو ببینم و تو و خانواده ام و خانواده تو رو با هم داشته باشم.
انگار همیشه یه چیزی باید برای دلتنگی وجود داشته باشه.
برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 190