روزهای خسته کننده و دلتنگ

ساخت وبلاگ

عجیب این کرونا همه چیز رو به هم ریخته. از ۲۰ ام فروردین که اومدم تهران دیگه خونه مامانم نرفتم تا ۹ خرداد که تولد داداش کوچیک بود. رزوهای عجیبی است. هم دلتنگم و هم آرومتر. دلتنگم برای خانواده ام و آرومم برای اینکه محبور نیستم همه تعطیلات رو فقط با اونها باشم و تو اینجا تنها باشی. 

اگرچه، اگر همه شما رو با هم داشتم بی نهایت خوشحال تر بودم.

یعنی میشه من اون روز رو ببینم و تو و خانواده ام و خانواده تو رو با هم داشته باشم. 

انگار همیشه یه چیزی باید برای دلتنگی وجود داشته باشه. 

+ نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۹ ساعت 18:21 توسط سارا  | 

عاشقانه های بی صدا ...
ما را در سایت عاشقانه های بی صدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 26 آذر 1399 ساعت: 15:41